انعکاس آیینه شماره 477
قتل زرگر جوان و طرح چند نکته و پرسش
استان یزد به دلیل خلق وخوی مردمانش و فرهنگ غنی مبتنی بر صداقت و دیانت شهروندانش به شهر آرام و امن مشهور بوده و روحیه قناعت و کار ساکنان منطقه که معمولاً چشم طمع را فرو میبندند بر این حسن اشتهار افزوده است. در سالهای اخیر دگرگونیهایی در بافت جمعیتی، شاکلههای فرهنگی و به طورکلی آدابورسوم رایج در شهر رخ داده و در کنار آن گسترش بیرویه و خالی شدن درون و بافت مرکزی آن همراه با مهاجرپذیری اعم از ایرانی و اتباع خارجی شاهد معضلاتی شدهایم. این گسترش جغرافیایی و توزیع جمعیتی مشکلاتی در زمینههای امنیتی، امدادی و خدماتی پدید آورده است. اخیراً قتل «محمدعلی حقشناس» طلافروش یزدی که جوانی مومن و نیکوخصال بود و اقدام جنایتکاران قاتل به کشتن صّراف یزدی هشداری بود که امنترین نقطه نیز میتواند به محلی ناامن مبدل شود و شهری آرام را پر دغدغه جلوه دهد.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار یزد در این باره اظهار داشت: «...استان یزد در شاخصهای امنیتی و مولفههای مختلف جرایم، جزو 10 استان آخر کشور است و برای مثال در شرارت، استان آخر و در سرقت مسلحانه جزو سه استان آخر کشور قرار دارد. معاون استاندار با تاکید بر اینکه برای یزد یک سرقت هم زیاد است تصریح کرد: باید تلاش کنیم شاخصهای امنیتی افزایش یابد. این حادثه برخی نواقص از جمله وضعیت بازار، ضرورت داشتن پاس ثابت و ضرورت نصب دوربین در برخی اماکن را روشن کرد...»(1)
با وجود رتبه پایین استان از لحاظ جرمخیز بودن در قیاس با دیگر نقاط کشور معذلک باتوجهبه جنایتهایی که اخیراً در شهر رخ داده سطح انتظارات از نیروهای امنیتی و دیگر مسئولان استان را بالا میبرد و با هر بزه و جرمی فاجعهآمیز شهر به شوک فرو میرود.
پدر داغ دیده جوانی که به دست دزدان مسلح با وضع فجیعی به قتل رسید میگوید: «...در پارکینگی که متعلق به دولت است هیچ دوربینی وجود ندارد در صورتی که در سطح شهر با استفاده از دوربینها مردم را جریمه میکنند، حتی برای پیدا کردن جسد نور نبود و خودمان با چراغ دوربین جسد را پیدا کردیم... سالها پیش روز و شب این بازار نگهبان داشت حتی تا روی پشت بامها مامورین بودند، بحث سرقت هم نیست جوان ما شهید امنیت است و فدای امنیت استان شده است ما قائل به سرقت نیستیم بحث بی امنیتی در استان است... ما دوربین مسجد بازار و دوربینهای اطراف را چک کردیم و ورود «محمدعلی» را دیدیم ولی خروج ایشان مشخص نبود بعد مشخص شد که نیاز است همین جا را بگردیم فکر کردیم خودمان یک حرکتی بکنیم...»(2)
گرچه نقد و تحلیل جنایت، امری فنی و تخصّصی است و باید به عهده اهل فن واگذار گردد اما زمان و مکان و خلوتی محل جرم سوالاتی را در ذهنها پدید میآورد که مسئولان باید پاسخگوی آن باشند و مدیران ارشد استان دستور پیگیری و رسیدگی به این امر را بدهند. آیا پارکینگ مذکور مسئول مشخصّی ندارد؟ آیا در طراحی و احداث آن محل، نکات حراستی و امنیتی رعایت شده است؟ آیا نصب دوربین و چراغ برای نگهبانی و پارکینگ ضروری نبوده است؟ آیا افرادی که احیاناً در معرض تعرض هستند نباید آموزش لازم را ببینند و یا تجهیزات دفاعی به همراه داشته باشند؟ از قدیمالایام بازار زرگری یزد از نقاط امن شهر بود زیرا در پشتبام و ابتدا و انتهای آن گشت سیار و ثابت و پلیس خبره داشت که معمولاً مغازهداران را به اسم میشناخت. چنانکه عدهای در قدیمالایام برای آمد و شد به اطرافیان و فرزندانشان توصیه میکردند در شب و یا ساعاتی که خیابان و اطراف بازار خلوت است از آن مسیر حرکت کنند. گفته میشود در مواردی فرماندهان نیروی انتظامی عده و عُده خود را منطبق با نیاز و گستردگی بعضی از مناطق یزد و وجود بافت قدیمی نمیدانند و نیاز به نیرو و تجهیزات را تذکر دادهاند. در حالی که یزد در شوک جنایت فرو رفته و احساسات عمومی جریحهدار شده بود خبر عملیات دلاورانه مأموران اطلاعاتی و امنیتی و دستگیری مجرمین در بیرون استان توسط نیروهای انتظامی محل سکونت قاتلان شرور و افراد اعزامی از یزد که نمایش اقتدار امنیت و اشراف کامل اطلاعاتی و بیانگر شجاعت و خبرگی و سرعت عمل آنها میباشد ولو اندک باعث تسّلای خاطر بازماندگان جوان کشته شده و یا سبب آرامش و اطمینان خاطر مردم گردید. جامعه واقف به این امر است که هرگاه در شهرها و مناطق مختلف تیمهایی با هدف بلواوآشوب و ایجاد ناامنی آماده عملیات بودند هشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) سرعت و شجاعت نیروهای انتظامی در زیر چتر دستگاههای امنیتی و قضایی بسیاری از توطئهها را در نطفه خفه کرد که بخشی از آن افشا و قسمتی هم شاید به دلایل امنیتی مکتوم مانده است. بنابراین تلاش نیروی انتظامی و دستگاههای اطلاعاتی و بیداری کارمندان و قضات وظیفهشناس با هماهنگیهایی که به عمل آوردهاند قابل ستایش است. هم زمانی جنایت در یزد، در یک نزاع دسته جمعی در اردکان که بنابه اعلام مقامات رسمی، طرفین دعوا بومی همان شهر بودند جوانی کشته شد گرچه اصل جریان نکوهیده و قابل تأمل است اما ملاحظه بعضی از سایتها و رسانهها نشانگر این مطلب میباشد که در اینگونه موارد لازم است اخبار براساس واقعیتها و اتفاقات رخ داده به درستی درج و منتشر گردد. مردم حق دارند بپرسند مگر نه اینکه علاوه بر نصب دوربینها در خیابانها و بر سر چهارراهها عدهای از مأموران بنابه وظیفه حتی در روزهای تعطیل هم در پیچوخم بعضی از کوچهها و خیابانها و گذرگاهها میایستند و رانندگان را به علت نبستن کمربند جریمه میکنند و به اصطلاح متخلفان را به سزای اعمالشان میرسانند، بنابراین چرا مدیران ذیربط و مسئولان احداث پارکینگ کنار مسجد ملااسماعیل به نکات ایمنی آن حداقل با نصب چند دوربین و چراغ توجه نکردند؟ آیا نباید مسئولان استان موضوع را بررسی و مشخص کنند که با همین وضع موجود جایگاه را تحویل گرفتهاند و یا بر اثر گذشت زمان به چنین وضعی درآمده و کسی به فکر ترمیم و تعمیر و تجهیز آن نبوده است؟ در رسانهها دیده میشود عضوی از اعضای شورای اسلامی شهر با شدت وحدّت برخلاف عرف و قانون در کار اجرایی دخالت نموده و مشغول از بین بردن یا شستن یا پاک کردن نمادی در ساختمان شورای شهر است که با صدها میلیون تومان پول مردم شهر ساخته شده و در گذشته مسئولی به این امر توجه نداشته است و وقتی از انجام این کار غیر اصولی از وی پرسیده میشود، میگوید: فردی بزرگتر به وی دستور تخریب و یا تراشیدن و یا پاک کردن نماد را صادر کرده است!!. در این صورت آیا اعضای شورا و مسئولان شهرداری نباید پاسخگو باشند چرا در این چند سال بازرسان وضعیت پارکینگ مسجد ملااسماعیل را بررسی و مشکلات و کمبودها و نواقص آن را گزارش نکردهاند؟ چرا از طرف مسئولان امر نسبت به نصب دوربین یا گماشتن مامور برای نگهبانی در بعضی از نقاط بازار اقدام نشده است؟ آیا بعد از مصدوم شدن صراف یزدی که چند روز قبل از کشته شدن جوان زرگر به دست همان دو برادر رذل و شیطان صفت غیربومی صورت گرفت امکان پیگیریهای بیشتری نبود تا زمینه برای قتل مورد بحث پیش نیاید؟ به طور قطع ضروری است مسئولان استان و کشور باتوجه به سکونت یا رفتوآمدهای مستمر افرادی غیربومی تدابیر ویژهای بیاندیشند، اقدامات ضروری مبذول دارند و تذکرات لازم را به شهروندان بدهند. طرح تمام این پرسشها به معنای نادیده گرفتن تلاشها و زحمات مأموران اطلاعاتی و امنیتی نیست چه بسیار از نیروها و جوانان رشید و دلاور این مرزوبوم که در امر مبارزه با دزدان، قاتلان و حملهکنندگان و برهم زنندگان نظم و آرامش مردم ایران زمین مبارزه کردند و عده کثیری از آنان به درجه رفیع شهادت نائل شدند اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که فرهنگ عذرخواهی را بسیاری از مدیران و مسئولان ما فراموش کردهاند یعنی همان موضوعی که باید به عنوان یک ارزش در جامعه تلقی گردد. در متون اسلامی نیز مکرر به این امر تأکید گردیده است و نباید متصدیان امر از این مسأله فرار کنند. نکته آخر اینکه در نهایت پیشآمدهایی نظیر حادثه دردناک و تأثرانگیز قتل جوان زرگر و اقدام به کشتن صراف یزدی یا نظایر آن به ما میآموزد که مردم و مقامات اعم از کشوری، لشکری، دانشگاهی، فرهنگی، روحانی، اداری، اجرایی، مطبوعاتی، صاحبان تریبونهای رسمی، فعالان سیاسی و همه علاقهمندان به نظام و کشور از صنوف مختلف در استان لازم است بیش از گذشته چارهای بیندیشند، چون اگر سیلی راه بیفتد همه را از سر راه خود برخواهد داشت!! یا در صورتی که آتشی افروخته شود تر و خشک را با هم میسوزاند!! و هرگاه طوفان سهمگینی بوزد به صغیر و کبیر رحم نخواهد کرد!!
مدیرمسئول
پینوشتها :
1-یزدی نیوز، 29/6/95
2- یزدفردا، 31/6/95